*دستش هميشه بالاست. متمايل به يكي از گوشها و آماده استارت. مثل بمبي كه در آستانه جدا شدن از بال هواپيماست. او همه قدرتهاي فرازميني را در دوقلوهاي پشت پا و چهار سر ران ذخيره كرده تا در فضاي خالي زمين حريف، تاخت بزند. در اين لحظه، احتمالا گلي رقم خواهد خورد، چون كريس رونالدو روي حالت On قرار گرفته است!
*وقتي كاشته عجيباش كه مثل سرويسهاي پرشي در نقطه خاصي فرود ميآيد به تير دروازه پيتر چك برخورد كرد، از هر دست، دو انگشت را نشان داد، به اين معنا كه دو تير دروازه، فقط در يورو، چهار بار مانع از گلزني وي شدهاند. چهار ضربهاي كه هركدام ارزش يك گل را داشت، بهخصوص آن يكي، زماني كه در حركت مدافع قوي هيكل اهل جمهوري چك را دريبل زد و با چرخش توپ را به ميله زد.
به ادامه ی مطلب بروید . . . خیلی جذابه .!
*دستش هميشه بالاست. متمايل به يكي از گوشها و آماده استارت. مثل بمبي كه در آستانه جدا شدن از بال هواپيماست. او همه قدرتهاي فرازميني را در دوقلوهاي پشت پا و چهار سر ران ذخيره كرده تا در فضاي خالي زمين حريف، تاخت بزند. در اين لحظه، احتمالا گلي رقم خواهد خورد، چون كريس رونالدو روي حالت On قرار گرفته است!
*وقتي كاشته عجيباش كه مثل سرويسهاي پرشي در نقطه خاصي فرود ميآيد به تير دروازه پيتر چك برخورد كرد، از هر دست، دو انگشت را نشان داد، به اين معنا كه دو تير دروازه، فقط در يورو، چهار بار مانع از گلزني وي شدهاند. چهار ضربهاي كه هركدام ارزش يك گل را داشت، بهخصوص آن يكي، زماني كه در حركت مدافع قوي هيكل اهل جمهوري چك را دريبل زد و با چرخش توپ را به ميله زد.
*اسمكريس رونالدو كه ميآيد، خيليها ترش ميكنند. او با گوشوارههاي گل ميخي، موهاي شبهنازي، شادي گلهاي غيرمتواضعانه و انتخاب يك مدل روسي به عنوانيار، بهاندازه محبوبيتاش دشمن دارد. همين هم هست كه در هر ورزشگاهي، پشت هر توپ كه ميايستد، سوت و هو به آسمان است و البته يك فرياد آشنا: «مسي ... مسي!» اگر كريس رونالدو باشي، به فريادها جواب خواهي داد. امروز، رقابت رونالدو – مسي، جذابترين مسابقه چند دهه اخير فوتبال را شكل داده است. آنها شمايلي از دو شكل متفاوت فوتبالاند. جانمايهاي از دو تفكر مختلف. آنها، روز اند و شب. سياه و سپيد. رئال و بارسا. حتي وقتي يك فصل رقابت به پايان رسيده باشد، مسي سه گل به برزيل ميزند تا كريس بلافاصله با سهگل به هلند و چك بازي را مساوي كند. اين دو سريعتري و مهيبترين كورس دو نفره تاريخ را به راه انداختهاند. تحسينها و فريادها، مخالف خوانيها و دشنامها، فعلا در انحصار اين دو ست ؛ هست تا عصر مسي – رونالدو به پايان برسد و عنوان «بهترين» و جايزه «توپ طلا»، مدعي تازهاي پيدا كند.
*الكس فرگوسن ميگويد: «وقتي او را به رئال مادريد فروختيم احساس كرديم، معامله پرسودي انجام دادهايم اما رونالدو در همان سال اول موازنه اين انتقال را به سود رئال كرد. حالا سه فصل از اين جابهجايي بزرگ گذشته و رونالدو جزئي از تاريخ رئال است. ستارهاي با گلهايخارقالعاده، سنگينترين شوتها، بهترين پاسها و سريعترين فرارها.
*دنياياطراف، كريس را به ستاره بودن تشويق ميكنند اما او سعي كرده قهرمان باشد. يادمان باشد او جوان و ثروتمند و محبوب است اما در عين حال ارادهاي وصفناپذير هم دارد. عاملي كه بخش مهمي از كاميابيهاي ورزشي اوست، اينكه چطور، مشخص نيست. كارلوس كيروش كه خيلي هم رونالدو را دوست ندارد، از بعدازظهري ميگويد كه بتههاي فضاي سبز مشرف به زمين تمرين يونايتد تكان ميخوردند. اين كريس بود كه بعد از تمرين خستگيناپذير، لابهلاي درختها و بتهها ميدويد تا آمادهتر و بهتر باشد.
*پرتغال يا اسپانيا؟ من كريس رونالدو را انتخاب ميكنم، به خصوص اگر به پست پيكه بخورد. «ميگ ميگ با گذر از اين ديوار بلند به تاريخ گره خواهد خورد. البته كار مقابل هم تيميهاي رئالي سختتر از هميشه است، به خصوص كه دست دشمنان بارسايي هم در كار است!